درخت سرخدار با نام علمی Taxus baccata یکی از شگفتانگیزترین درختان موجود در دنیاست و بومی مناطقی از اروپا، آفریقا، آسیا و شمال ایران است. زمان رویش این درخت کهن ۱۹۰ میلیون سال پیش و مصادف با دوران سوم زمینشناسی و قبل از عصر یخبندان میباشد.
جنگلهای سرخدار در شمال ایران، واقع در شهرستان علیآباد کتول استان گلستان و بخشهایی از استان مازندران، یکی از ارزشمندترین گونه گیاهی را در دل خود جای دادهاند و متأسفانه در پی ناآگاهیها و عدم توجه در معرض خطر انقراض قرار دارند. این درخت با ارزش در گویشهای محلی به نامهای سرخهدار، سخدار، سیردار، سور، سوردار و سوختال نیز خوانده میشود.
عمر درخت سرخدار به طور متوسط ۶۰۰ – ۴۰۰ سال برآورد شده است؛ اما گونههایی چند هزارساله نیز در نقاط مختلف جهان وجود دارد. تعیین سن این درخت دشوار میباشد زیرا تنه تو خالی شده و امکان شمردن حلقههای سالانه وجود ندارد. این درخت بسیار مقاوم و همیشه سبز است و حتی پس از گذشت زمان بسیار از قطع آن، در تماس با زمین و یا بدون خاک، برروی شاخه و تنهی قطع شده شروع به جوانه زدن میکند. از دید برخی افراد این ویژگی درخت سرخدار تداعیکننده قیامت و روز رستاخیز است؛ به همین دلیل این درخت را درخت رستاخیز یا درخت قیامت نیز مینامند.
این درخت اعجابانگیز، در شرایط نامساعد قادر به توقف رشد خود میباشد و پس از فراهم شدن شرایط، دوباره به حیات برگشته و به رشد خود ادامه میدهد.
رشد درخت سرخدار بسیار کند است؛ به طوری که در طول یک سال به میزان ۱۰ سانتیمتر رشد طولی و ۱ میلیمتر رشد عرضی دارد. با این حال تا ارتفاع ۳۰ – ۹ متر و قطر تنه ۳ متر رشد خواهد کرد. پوست تنه اصلی این درخت به رنگ قرمز و به صورت فلسی میباشد و احتمالاً علت نامگذاری آن به همین دلیل است.
برگها باریک، دراز و نوک تیز هستند که روی آنان به رنگ سبز براق و پشت آنها به رنگ سبز روشن دیده میشود. برگهای این درخت سمی است و در صورت استفاده برای خوراک حیوانات موجب مرگ آنان میگردد. این برگها در صنعت داروسازی جهت تولید داروهای درمانی برای سرطان سینه، رحم و پروستات مورد استفاده قرار میگیرند. در فرانسه و آمریکا شرکتهایی با کشت این درخت، تاکسول مورد نیاز در ساخت دارو را استخراج میکنند.
میوه درخت سرخدار نیز به رنگ قرمز بوده و به شکل کاسهای دانه درخت را در درون خود نگهداشته است. در گویشهای محلی به میوه این درخت اریل میگویند.
در نوشتار آینده به بررسی چوب این درخت بینظیر خواهیم پرداخت.
نویسنده: مطهره سادات میرلوحی